آب و آتش

نیش و نوش

آب و آتش

نیش و نوش

غرور ملی

مهمترین چیزی که مردم ایران از المپیک انتظار دارن، بازیابی غرور ملی ای هست که این سالها بدجوری زخمی شده.

فراموش شدگان

_ امروز تولد امام حسینه؟! 

_ نمی دونم والله! ما رو که کسی دعوت نکرده!

ممّد!


مــمّد!
همون بهتر که نیستی ببینی...

تنها به شمعی قانع اند...و اندکی سکوت


تسلیت برای روزهای جدیدی که خواهند آمد

بی آنکه با تو خاطره ساز شوند

........................


مهرداد و آناهیتای عزیزم متاسفانه دختر دایی عزیزشونُ از دست دادن

امیدوارم با صبوری و آرامش این روزهای سخت رو بگذرونن

روز معلم مبارک.


درود بر همه آنهایی که با مهر و بی منّت به ما آموختند...
همه آنهایی که پای تخته های سیاه و سفید، رنگ زندگی ما را رقم زدند.

روز معلم مبارک.

روز از نو ، روزی از نو...

من میخوام بدونم این کسایی که هر هفته آه و فغان میکنن که غروب جمعه دلگیره، نظرشون در مورد غروبِ "سیزده به در" چیه اونوقت واقعأ اصلأ؟؟؟!!!

دروغ سیزده!

مملکت امن و امان است 

 

آسوده بخوابید!

خریدن یا نخریدن مسئله این است!!



هی میگید ماهی قرمز گناه داره نخرید.. توی تنگ ماهی نذارید..


فقط ماهی قرمزه آدمه؟!
عذر میخوام ..
اون  وخ ماهی سفید کنار سبزی‌ پلو توله‌ سگه؟!


* قابل توجه بعضیا !


من و حافظ و نوروز


سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام.

نوروز همتون با شادی و سلامتی و آزادی

بهار کو؟

شمال کشور...کولاک 

 

جنوب کشور...گرد و غبار 

 

پس شکوفه کجاست؟

خودخواهی

آغاز سال نو مساوی با پایان نفس کشیدن ماهی قرمزهای سر سفره ی هفت سین 

 

پی نوشت: جون هر کی دوست دارید...نخرید...گناه دارن

اّب در هاونگ کوبیدن

آتش خیابان را خاموش می کنی با شراره ی آتشِ دلِ مردم چه می کنی؟

دل هر ایرانی...خانه ی توست

سینمای بی خانه ی ایران 

    

                                  ایستاده بر اورست سینما

دنیای واگِردنا

قبلا هر کی خرس و سگ قرمز هدیه می گرفت پُز میداد 

امسال مُد شده هر کی نمی گیره پُز میده!!!

درفش


بوی خون می آید

ضحاک و

ایکاش فقط مغز دو جوان

بیش از اینها میخواهی و هنوز مانده تا ظهور آهنگر در قلبمان

بوی خون می آید

قرمزته

اس دِق لال سوراخه

جدایی های شیرین

جدایی نادر از سیمین 

دل میلیون ها ایرانی رو پیوند زد

خشت اول!

خب از آنجایی که در این بیابانِ بی آب و علف هیچ کسی نبود که ورودمان را تبریک بگوید، گفتیم خودمان پیش قدم بشویم و تبریکاتِ فراوانِ خود را خدمتِ خودمان عارض بشویم!

از اولین پست چه انتظاری میشه داشت واقعآ؟!

پی نوشت: امید است که خشت اول را کج ننهاده باشم!

دیدی؟


آبان شد....


دیدی؟!

جهان در فقدان قذافی ها


ای کشته که را کشتی؟ تا کشته شدی زار ؛ بنگر که کجا کشته شود، آنکه تو را کشت




روز پادشه خوبان

گفتم غم تو دارم،گفتا غمت سر آید            گفتم که ماه من شو،گفتا اگر بر آید

گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز               گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم                گفتا که شب روست او از راه دیگر آید

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد          گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد          گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت       گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد           گفتا مگوی با کس تا وقت آن در آید

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد    گفتا خموش حافظ کین قصه هم سر آید

.........................................................................................

شما یادتون نمیاد اون وقتا عشاق محترم واسه هم غزل حافظ میخوندن،نه ساسی مانکن!!!

اندر احوالات سفر به قزوین


از سفر به قزوین همین بس که من سالمم

از شوق و شعف چیز دیگه ایی نه به ذهنم میرسه نه دوس دارم در مورد چیزای دیگه حرف بزنم.

.

.

.

.

.

ادامه دار خواهد بود یحتمل

جابز مُرد... ولی اپل نمرده است....

 

مرگ با کسی تعارف نداره. 

 

حتّی اگر مغز متفکر Apple باشی. 

 

از "استیو جابز" که خلّاقتر نیستم... و مشهورتر....  

 

یه روز باید همه چیزو، پول، موقعیت، عشق، فرزند، و در یک کلمه "زندگی" رو رها کنیم و بریم. 

  

شگفتی زندگی همینه که چیزی که تو خلق می کنی، می تونه خیلی بیشتر از خودت زنده بمونه

الف لام ای کاش نون

 

میدونستید اولین مینی مال نویس خدا بود؟ 

البته اونم مثل ماها همچین چیز مهمی نمیگفته:الف لام میم!!!! 

خواستم بگم اونکه خدا بوده اینو گفته،پس از من توقع نداشته باشید. 

.......................................................................................................... 

من اینجا مهمانم،با منت راهم دادن،ازم دعوت کردن. 

برای اسمم خواستم چیزی که از قبل بوده رو انتخاب کنم،همچین ابهت هم داره،جوگیر شدم،خوشم اومد،در مورد جنسیت،دوتا گزینه بیشتر نداشت متاسفانه اگه نه حتما گزینه انتخابی همیشگی خودم:نامرد رو استفاده میکردم،اینایی که هست و شما میبیند همش یه نویسنده اس،ارتباط ده تا انگشت با کیبورد......بماند این حرفا،گفتم فردا پس فردا با هم آشنا در اومدیم نگید فلان فلان، 

حرفایی که من میزنم کاملا از خورشید خانم مستقله،هیچ دخلی تو نظرات هم نداریم، 

دوتا آدم هستیم با نظرات و روحیات کاملا متفاوت،خدا رو شکر در نهایت گرونی قبر هنوز جدا جدا دفنمون میکنن،این از مسئولیت حرفام که نگفته قبولش کردم. 

روزی یه خط نوشتن این همه حرف نداشت،میدونم،فقط به احترام صاحبخونه خواستم بعضی چیزا رو بگم.