برای تشویق به انسان بودن یه مشت وحشی که جز به فکر شکم و زیر شکمشان نیستند باید هم همچین چیزایی ذکر بشه و در مقابل هم مکانی مثل جهنم. درخت، سایه، عسل، حوری و چیزایی از این دست دقیقا چیزاییه که توی عربستان وجود نداشته و حقیقتاً برای مردم اون دوره یک رؤیا بوده!
جناب کوتلاس آدمیزاد همینه! به من نکید ما از راحتی و باغ و رود و حوری و... خوشمون نمیاد و دوست نداریم صبح تا شب لم بدیم زیر سایه ی درخت و صدای آب و قناری و..! چون اصلأ قبول نمیکنم! اگه مشکل شما شکم و زیر شکمتون نیست و خیلی انسان شریفی هستید خب نیازی نیست به چیزی ایمان بیارید! فقط کافیه اعتقادات دیگران رو هم مسخره نکنید تا به همون بهشتی برید که بهش اعتقاد ندارید! اصلأ میتونید بگید من بهش اعتقاد ندارم نمیخدام برم توش! به هر حال دین نیومده جز برای درست زندگی کردن بشر! حالا شما میخوای بگی خدا و پیغمبر نیست، خب منم میگم نیست! میخوای بگی هست؟ خب منم میگم هست! این چیزا مهم نیست! فقط بهتره خیلی حواسمون به زندگیمون باشه که دو فردا دیگه در موردمون نکن زندگیش به شکم و زیر شکمش گذشت! حواسمون هم باشه نگن همش ادعا بود و در واقعیت اعتقادات دیگران رو مسخره میکرد!
آناهیتا
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 ساعت 11:30 ق.ظ
متأسفانه چیزهایی در بهشت وجود داره که فقط در عربستان اون دوره دیده میشده مثل خرما،زیتون... سایه و درخت هم آرزوی غیر ممکنشون بوده! یعنی رویای اعراب در حد حوری بوده خواستار دیدن کره ماه نبودن! در نتیجه برای انسان های آگاه سوال پیش میاد که... مگر خداوند در آن زمان توت فرنگی را خلق نکرده بوده یا نمی دانسته درخت گیلاس چیست؟ چرا فراتر از مغز عرب های آن دوران برای بهشت در نظر گرفته نشده؟ و اینجاست که انسان بهشت و جهنم را توهمی پوچ می پندارد و خلاص!
آناهیتا
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 ساعت 11:32 ق.ظ
امیدوارم بهشت و جهنم حقیقیمون رو دریابیم بهشت و جهنم انسان ها اعمال و افکارشونه...در همین دنیای فانی...بیخ گوشمون
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلاممم عزیزم
آره مخصوصا که عسل و شیرینی جات دوست نداشته باشی حتی
من که اصلأ آبگوشت دوست ندارم!
لابد واسه همینم هست که ایمان آوردم!
برای تشویق به انسان بودن یه مشت وحشی که جز به فکر شکم و زیر شکمشان نیستند باید هم همچین چیزایی ذکر بشه و در مقابل هم مکانی مثل جهنم.
درخت، سایه، عسل، حوری و چیزایی از این دست دقیقا چیزاییه که توی عربستان وجود نداشته و حقیقتاً برای مردم اون دوره یک رؤیا بوده!
جناب کوتلاس آدمیزاد همینه!
به من نکید ما از راحتی و باغ و رود و حوری و... خوشمون نمیاد و دوست نداریم صبح تا شب لم بدیم زیر سایه ی درخت و صدای آب و قناری و..! چون اصلأ قبول نمیکنم!
اگه مشکل شما شکم و زیر شکمتون نیست و خیلی انسان شریفی هستید خب نیازی نیست به چیزی ایمان بیارید! فقط کافیه اعتقادات دیگران رو هم مسخره نکنید تا به همون بهشتی برید که بهش اعتقاد ندارید!
اصلأ میتونید بگید من بهش اعتقاد ندارم نمیخدام برم توش!
به هر حال دین نیومده جز برای درست زندگی کردن بشر!
حالا شما میخوای بگی خدا و پیغمبر نیست، خب منم میگم نیست!
میخوای بگی هست؟ خب منم میگم هست!
این چیزا مهم نیست!
فقط بهتره خیلی حواسمون به زندگیمون باشه که دو فردا دیگه در موردمون نکن زندگیش به شکم و زیر شکمش گذشت!
حواسمون هم باشه نگن همش ادعا بود و در واقعیت اعتقادات دیگران رو مسخره میکرد!
هووووووم،نگرفتم الان
متأسفانه چیزهایی در بهشت وجود داره که فقط در عربستان اون دوره دیده میشده مثل خرما،زیتون...
سایه و درخت هم آرزوی غیر ممکنشون بوده!
یعنی رویای اعراب در حد حوری بوده خواستار دیدن کره ماه نبودن!
در نتیجه برای انسان های آگاه سوال پیش میاد که...
مگر خداوند در آن زمان توت فرنگی را خلق نکرده بوده یا نمی دانسته درخت گیلاس چیست؟
چرا فراتر از مغز عرب های آن دوران برای بهشت در نظر گرفته نشده؟
و اینجاست که انسان بهشت و جهنم را توهمی پوچ می پندارد و خلاص!
امیدوارم بهشت و جهنم حقیقیمون رو دریابیم
بهشت و جهنم انسان ها اعمال و افکارشونه...در همین دنیای فانی...بیخ گوشمون