آب و آتش

نیش و نوش

آب و آتش

نیش و نوش

بادکنک های بچگی ما خودشان بالا نمی رفتند


زمان بچگی ما هر وقت توی تلویزیون بادکنک نشون میداد، توی هوا بود، یه نخ بهش بسته شده بود و سر دیگه ی نخ توی دست بچه بود! 


همیشه آرزو داشتم بادکنک من هم خودش بره بالا!


امروز توی مغازه، آرزوی بچگی خودمو توی دست یه بچه دیدم! 


ولی بچه هه عین خیالش هم نبود که بادکنک، خودش رفته بالا!



نظرات 4 + ارسال نظر
خورشید شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

یه حالی شدما
آخه این آرزوی بچگی منم بود

fereshte شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ق.ظ http://funiran2011.blogsky.com

be webe man sar bezanid

شیر شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ب.ظ http://www.aboatash.blogsky.com/

اجازه بچه ها ،اگه این خانم میذاره دست بزنم من میرمشما زحمت نکشید

اسحق فتحی شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ب.ظ http://dani7kel.persianblog.ir

میرزای عزیز ...جالب بود مرسی

لطف دارید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد