نسل سوخته...نسل پدرسوخته
میگم: از تهران خوشم میاد چون همه جنب و جوش دارن
میگه: از تهران بدم میاد چون همه در حال سگ دو زدنن!
پی نوشت: عنوان از فرمایشات پدرمان است! قسمت اول منم قسمت دوم دَدی ام!
دست به کار بشید مسلمونا...بچه ثوووابه!
آقا داماد چه کاره هستن؟
والا فعلا بیکارن البته لیسانس دارن!
پس رو چه حسابی می خوان زن بگیرن؟
آخه می خوان به ازدیاد جمعیت کمک کنن!
تار و پود اجدادمان
به زودی قطری ها هنرمند پرور می شوند!
بر مبنای این شعر
ای ایران ای مرز پر گهُر...ای خاکت سرچشمه ی هنر...
پی نوشت: خاک پاک ایران به قطر صادر می شود! شاید صادر هم نشود! دو دستی اهدا می شود!
ما...پررررر
من با تو نیاز به هیچکس ندارم
ولی
تو با من نیاز به خودت داری!
پی نوشت: رابطه ای رو دوست دارم که آدم از خود بیخود بشه...
راه بی چاله
می گوید " بَدی را با محبت پاسخ دادی، مَردی...وگرنه راه کینه ورزی با فطرت آدمی زاد هماهنگی خاصی دارد...حداقل باعث خنکی روح و جان می شود اما کوتاه مدت است "دیوار کوتاه
دوست دارم وقتی پر کشیدم
یه سری خاص بگن
" یکه دوخت و دوز کنِ اختلاف رفت...کسی که هر وقت خواست وصل کنه خودش فصل شد! "
برای آنکه چشمانش را به زور بسته نگه داشته...البته پشت عینکش
حب و بغض در وجود بعضی انسان ها به صورت نردبانی حرکت می کند
منتها هر پله ای که بالا می روند، قدمی از خود دورتر می شوند...
کانال محبوب
فارسی وان مساوی است با فرزندان نامشروع به اضافه ی ننه باباهای نامعلوم!!!
دلِ خوش
قدیما دوست داشتم سوار سانتافه بشم و به مشکلاتم فکر کنم!
الان دوست دارم نهایت سوار پراید بشم و همش نیشم باز باشه!
ایروبیک
بعضی صحنه های بالای هجده سال فیلم های برون مرزی...
به انسان تلنگر می زند که بدنش انعطاف لازم را ندارد!!!
ماه پیشونی
در این ساعت از شب، دلم قصه ی سنتی می خواهد!
از همان هایی که خودم را جای نقش اول می گذاشتم و همیشه قهرمان بودم...
قیمت خون جد پدرمان!
به زودی یه کوچولو نان خشک هم در خیابان دیده نمیشود تا مثل بچگی ها ماچش کنیم و به سه کنج دیوار تکیه اش دهیم!
جنگ زرگری!
آقا داماد چه کاره هستن؟
تو کار واردات آلبالو اسrائیلی هستن!
مگه با اونا دعوا نداریم؟
خب شاید اسمش بشه فلسطین اِشغالی!
حس های بادی!
سوالی ذهنم رو آزار میده!
باید بگوزیم به عاشقی یا عشق بورزیم به گوز؟
پی نوشت: شنیدم دختری بخاطر خارج نشدن باد شکمش عمل جراحی کرده!!! قبلا هم شنیده بودم عاشقی کشکی بیش نیست!!! پس تکلیف ما چیست؟!؟
یارب این نوکیسگان را بر خر خودشان نشان!
میلیاردی می دزدنند و چهل هزار تومن می دهند!!!کعبه و بت خانه بهانه س
تو به مکّه میرسی ولی به خانه ی خدا هرررررگز
جدایی نان از سفره!
کتاب های قصه، تاریخ حقیقی ایران زمین، اعتراضی....را خمیر می کنند تا خمیر نانوایی ها تأمین شود!
پی نوشت: نشر چشمه را بستید با چشمه ی افکار انسان ها چه می کنید؟!؟
خراب رفیق!
احتمالا تا چند سال دیگر کلمه ی " رفیق " از دستور زبان و مغز انسان ها پاک خواهد شد!
خانم مارپِل
لذت در کشف حقیقت نیست بلکه در جستجوی آن است!
شاخ شکسته!
علامت های سوال بیشمار تبدیل به علامتِ تعجب می شود
علامت های تعجبِ بسیار تبدیل به بی خیالی...
پی نوشت: گور بابای قسمت سیاه زندگی!
رو سیاهی دیگ!
به زودی در مکالمات و دست نوشته ها، می شنویم و می خوانیم
شرم و حیا از آثار باقی مانده دوره ی بربریت است!
سرچشمه ی پاکی
خورشید خودش را می سوزاند تا بقیه زنده بمانند
کسی توان نزدیک شدن به خورشید را ندارد
اما آب سرچشمه ی حیات بشر است
گرم و سردش لذت بخش است
بنابراین آناهیتا هستم...خورشید جزغاله شد!
پالون های کَج!
آقا داماد چه کاره هستن؟
وَر دست باباشون کار می کنن!
تو کار پالون دوزی هستن! گاهی اوقات هم چِک اسکونت می کنن!!!
بی خیال ما
هر جا جنجال است
نام خورشید نگون بخت می درخشد!!!
پی نوشت: دوستان عزیز، من و دوستانم با هیچ جنبنده ای دعوا نداریم! لطفا دور ما خط بکشید! بیخود خبرگزاری نشوید! نی به ناخنمان بکنید وارد جو متشنج نمی شویم! حتی اگر با هیجان بیان کنید!
روحِ عاشق
تسبیح را روی نبض دستش قرار می دهد
نه لای انگشت هایش
انگشتانش روزی از کار می افتد اما نبض تا ابد باقیست
گُل نیلوفرم
بیست و پنج سال، برای بال در آوردن زود نیست؟
بد از بدتر
خسته از دنیای حقیقی و پناه آوردن به دنیای مجازی عین اینه که از چاله در بیایی بیفتی تو چاه!
پی نوشت: چند روزی نیستم!
خلیج همواره پارس
تو را به نام ایران زده اند
سند شش دنگت را به دستِ جدم "کورش کبیر" داده اند
پی نوشت: سر در خانه مجازیمان را مزین کرده ایم به نام خلیج همیشه پارس
آن کار دیگر می کنند!
Dیپلمات جمهوری اسلامی ایران در استخر مختلط چه می کند؟!؟
ایمانش کجا رفته؟
زیر شکمش؟!؟
نناز!
تو مرا به انتها رساندی
من تو را به سرآغاز
انتهای من سر تا سر تجربه است
سر آغاز تو پر از چاله چوله!!!
دوئل
اگه زن نبودی دس روت بلند می کردم!
چون مرد نیستی دس روم بلند نمی کنی!
پی نوشت: تا وقتی بخوایی بخاطر میزی که پشتش نشستی زوررر بگی تو دهنی میخوری! حتی اگه شغلم از دست بره تو دهنی تو یکی فراموش نمیشه...
جیزم!
بیخود دستمالیم نکن
بِریل من برای تو ناخواناست!
تقدیم نوشت: تقدیم به همه ی زن هایی که وسیله ی مصرفی هستند...
بیا عید دیدنی!
تو خدا نیستی و خدایی می کنی
او خدا هست و هیچ کاری نمی کند!!!!
پی نوشت: خدایا نیم نگاهی به بیمارها بینداز! اونا هم حق دارن بی درد نفس بکشن...خواسته ی زیادیه؟!؟
روح و جانتان سبز
به سلامتی دختری که شال زردِ روی سرش چشم های سبزشو زیباتر کرده
به سلامتی پسری که با وجود نگاه زرد و بی رمقِ خورشید خانم ردپای سبز به جا میذاره
پی تقدیم نوشت: تقدیم به دو دوست عزیزم
خودخواهی
آغاز سال نو مساوی با پایان نفس کشیدن ماهی قرمزهای سر سفره ی هفت سین
پی نوشت: جون هر کی دوست دارید...نخرید...گناه دارن